آزمون درس برنامهنویسی
آزمون اول درس برنامهنویسی را به همت چندین نفر از حل تمرینهای درس برگزار کردیم. امتحان با چند مشکل شروع شد و ادامه پیدا کرد. در نهایت اما تستها درست شد و تقریبا همه چیز در نهایت با خوبی و خوشی به انتها رسید. آزمونی که به صورت همزمان در سایت سه دانشکده در دانشگاه برگزار میشد: دانشکده ریاضی، صنایع، و مکانیک. مشکلات فراوانی یکی پس از دیگری حل شد، یا نادیده گرفته شد تا در نهایت بتوان امتحان را با کمی تاخیر شروع کرد. برخی حل تمرینها مدام در حال رفت و آمد و دویدن بودند. آدم اینها را میدید تصمیم میگرفت به ایشان پیشنهاد همکاری در کاری جدی به ایشان بدهد.
اما دانشجویان اعتراضهایی داشتند. مثل اینکه «۲ ساعت الاف شدیم». نمیدانم واقعا باید با این اعتراض چگونه برخورد کرد. چون از طرفی تقریبا همیشه میتوان آزمون را بهتر برگزار کرد. اما این کار هزینه دارد. و از طرفی دانشجویانی که این آزمون را برگزار کردهاند هم خیلی زحمت کشیدهاند و برای رضای خدا این کار را انجام دادهاند. در این شرایط باید چه کار کرد؟
میتوان دانشجویان را دلداری دارد. و میتوان امیدوار بود که ناراحت نشده باشند. اما همیشه وقتی تلاش میکنی که شرایط بهتری برای خدمترسانی ایجاد کنی، حداقل اوایل کار با اعتراضها و مشکلات جدیتری مواجه میشوی. و خیلیها این مسئله را نمیبینند. واقعا باید چه کار کرد؟ آیا باید به توصیه برخی دوستان، به سبک قدیمیتر آزمون را برگزار کرد، با دردسرهای کمتر و با تنشهای کمتر؟ یا باید کارها را جلو برد و اعتراضها را نادیده گرفت؟
نه تنها تحمل اعتراض، بلکه تحمل ناراحتی دانشجویان خیلی سخت است. وقتی دانشجویانی را ببینید که در امتحان با چه اضطرابی مشغول پرداختن به آزمون هستند، خیلی انسان اذیت میشود. برای برخی دانشجویان این اضطراب به حدی بود که نمیتوانستند حتی تمرکز خود را روی سوالها جمع کنند. وقتی هم این را میبینی که دانشجویان پس از امتحان، پس از تحمل این اضطراب با حالی خرابتر از قبل به خانه میروند، باز هم اوضاع را سختتر میکند. گاهی انسان تصمیم میگیرد درسهای ترم اول را ارائه نکند و برود سراغ درسهای ترمهای بالاتر. دانشجویان ترمهای بالاتر سردوگرم چشیدهترند، کمتر اذیت میشوند و بیشتر قدر اندک زحماتی که برایشان کشیده میشود را میدانند. کلا این موضوع اذیت میکند!
جالب بود؟
نوشتههای دیگری که شاید برای شما جالب باشند: